محراب محراب ، تا این لحظه: 16 سال و 7 روز سن داره
ملیکاملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره
متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 27 روز سن داره

فرزندانمان محراب ، ملیکا و متین

جشن تولد 3 سالگیت

شما با بابایی روز یک شنبه 18 اردیبهشت رفتی بشرویه ، وقتی قرار شد برای شما جشن تولد بگیریم بابایی گف پس من کارامو می کنم  روز سه شنبه بر میگردم آخه چهارشنبه 21 اردیبهشت تولدت بود . کارت دعوت برای خاله های من که عمه های بابایی می شه با عمه من ، دایی های خودت رو دعوت کردیم خیلی قشنگ بود ان شاء الله وقتی عکسا آمده شد میزارم تو وبلاگت .   ...
8 مرداد 1390

27 تير نود

 محسن جان - همسر عزيزم                                                 خواستم برایت هدیه بگیرم گل گفت: که مرا بفرست که مظهر زیباییم برگ گفت: که مرا بفرست که مظهر ایستادگی ام بید گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که همیشه سر به زیر دارم به فکر فرو رفتم و سرم را به زیر انداختم به ناگاه قلبم را دیدم که بهترین چیز در زندگیم هست به ناگه فریاد زدم که قلبم را می فرستم چون او خود زیباست، م...
8 مرداد 1390

روروك

يك مدتي كه دوست داري سوار روروك و كالسكت بشي    بهت مي گيم محراب شما بزرگ شدي زشته سوار اونا بشي شروع به گريه مي كني ميگي دوستت ندارم ، برو خونتون ، اگه نتونيم حواستو پرت كنيم كه فراموشش كني اين همه گريه مي كني مي كني  كه مجبور مي شيم روروك رو بياريم كه بري توش ، وقتي سوارش مي شي پاهات خم ميشه . به سختي مي توني راه بري بهت مي گيم محراب كوچولوها رو توي روروك مي زارن اونايي كه پوشكشون مي كنن ، جيش مي كنن ، شير مي خورن ، شما هم بلافاصله رو زمين دراز مي كشي و مي گي خوب منو لاستيك كنين . من كوچولويم ببينين دستم نمي رسه به شير آب . دسته كالسكه رو ميگيري و راش مي بري بعضي مواقع هم همه اسباب بازياتو توش مي زاري . ...
6 مرداد 1390
1